فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

فسقلي كه حالا شده فاطمه جون

وقتی نی نی بودم

1390/11/5 22:32
666 بازدید
اشتراک گذاری

با دنیا اومدن سید امیر کوچولو ( پسر دائی عزیزم ) یاد وقتی افتادم که تازه دنیا اومده بودم!!!

انقدره ریزه میزه بودم که کسی جرات نمی کرد بغلم کنه!ناراحت

آخه من یه کیلو و چهارصد و پنجاه گرم بودمنیشخندزبان

پاهام اینقدری بوده !!!

دستام هم به این کوچیکی بود

مامان و بابای عزیزم هم خیلی برام زحمت کشیدند !!!

 

وقتی هم مراسم نام گذاریم بود و برام جشن گرفته بودن 

نمی تونستن برام یه لباسی پیدا کنن که اندازه من باشهچشمک

 برای همین لباس عروسکم رو تنم کردن

اینهم همون عروسکه هست که لباسش تن من رفتخنده

اینجا هم اولین باره که جرات کردن و منو بردن حمومخنده

تو این عکس هم آبجی جونم منو لای عروسکهام گذاشته و ازم عکس گرفته نیشخند

اگه گفتید من کجام ؟!؟!؟!سوالناراحت

  

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

فاطمه ن
11 بهمن 90 12:58
ابجی پرستو
17 بهمن 90 21:10
ای جاااااااااااااااانم خوشمل موچولو خدارو شکر که این همه خوب شده حالت خدارو شکر ایشالا روز به روز بزرگ تر و خوشمل تر بشی... البته الان هم همین روال رو در پیش داری چشم نخوریـــــــــــــــــــــــــــــــی
داداشی
12 اسفند 90 1:12
آبجی فاطمه کجا بیدی من نمیتونم پیدات کنم