فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

فسقلي كه حالا شده فاطمه جون

قم و جمكران

1393/1/31 20:20
832 بازدید
اشتراک گذاری

سفر به شهر مقدس قم اواخر فروردين 93

 

 

Avazak.ir Line7 تصاویر جداکننده متن (1)
 
 
Avazak.ir Line7 تصاویر جداکننده متن (1)
 
 
Avazak.ir Line7 تصاویر جداکننده متن (1)
 اينجا هم پيتزايي با ما ست
براي بچه ها يه محوطه كوچيك بازي داره آخرش هم يه جاييزه به بچه ها مي ده فاطمه تمام مدت كه اون جا بازي مي كرد به خانومي كه مواظب بچه هاست مي گفته من بنتن دارم & بنتن سبز دارم & بنتن زرد دارم &خلاصه اون قدر از بنتنهاش به خانومه گفته بود كه ديدم خندهخانومه به يه نفر مي گه اين دختره ديگه خستم كردخندهموقع رفتن به خانومه گفتم جايزه آبجي ما رو نمي ديد (از اون جايي كه بايد جايزه رو انتخاب مي كرديم)يه فرفره بنتني
قهقههخانومه گفت اگه هم نمي گفتيد ميدونستم چي مي خوادقهقهه 
 
اينم فاطمه با فرفره بنتني
 
 
 
Avazak.ir Line7 تصاویر جداکننده متن (1)
 
تو مسجد جمكران داشتم نماز مي خوندم فاطمه مشغول بازي با بچه ها بود كه من و گم كرد دنبال من مي گشت و هي صدام مي كرد ديگه داشت به گريه مي اوفتاد كه نمازم رو شكوندم و صداش كردم گفتم مگه نگفتم گم شدي برو پيش خانومايي كه پر دارن با گريه گفت آخه نبودن گفتم اونجا جلوي در هستن دوباره نماز خوندم ركعت دوم بودم كه ديگه صداش رو نميشنوم نگران شدم زود نمازم رو تموم كردم و ديدم كه از فاطمه خبري نيست  همه جاي مسجد رو گشتم بعد رفتم پيش يه خادم و نشوني لباساش رو دادم بعد اومدم پيش مامان اونجا هم نبود داشتم دنبالش ميگشتم كه ديدم فاطمه خيلي خوشحال دست يه خادم رو گرفته و داره مي ياد بدون اينكه ذره اي هم ترسيده باشه 
 
حالا اصل ماجرا اين بوده كه فاطمه اصلا گم نشده بوده فقط كنجكاو بوده ببينه اگه گم بشه خادما چي كار ميكنن رفته پيش يه خادم و گفته ببخشيد من مامان و بابام رو گم كردم در حالي كه اصلا پيش مامان و بابا نبوده بلكه پيش من بوده
 
 
Avazak.ir Line7 تصاویر جداکننده متن (1)
 
 
 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)