فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

فسقلي كه حالا شده فاطمه جون

روسری

امروز رفتیم برای مامان روسری بخریم به فروشنده گفتم روسری بچه گونه هاتون رو ببینم چند تا روسری آورد یکی شو سر فاطمه کردم یکم بزرگ بود   گفتم نه بزرگه فاطمه گفت آجی بخر میرم مسجد سرم  کنم خلاصه که با این حرفش مجبورم کرد بخرم ...
14 فروردين 1392

فاطمه کیک می پزه

امروز فاطمه هوس کیک کرده بود به آجی گفت بیا کیک بپزیم وقتی مایه کیک رو با هم آماده کردیم بهش گفتم حالا تو چی بپزیم ما که اینجا فر نداریم دور و ورش رو با دقت نگاه کرد   وقتی دید فر نداریم گفت وایستید الان میارم اونوقت رفت و گاز اسباب بازیش رو  که فر داره  آورد ...
21 اسفند 1391

عکاس باشی

فکر میکنید این چیه ؟ زلزله نیومده ها  فقط فاطمه خانوم یخورده بازی کرده  حوصلشم که سر رفته گیر داده که باید عکاسی کنه و این عکسا رو هم خودش گرفته باید بگم مامان جون خسته نباشی فکر کنم روزی سه چار دفه کارت جمع کردن اینا باشه ...
30 دی 1391

فاطمه و روش جدید عکاسیش

این روش بدرد اونایی می خوره که هم میخوان سرود بخونن هم میخوان عکس یادگاری بگیرن البته باید بگم اینجا فاطمه عضو گروه سرود نیست فقط دلش خواسته بره تو صف اول واسته اون چیزی که تو دستشه یه دوربین اسباب بازی یه  که داداشی براش از مکه آورده   ...
4 دی 1391